مرهم واقعی روح
بسم الله النور
قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ «۸۶»
یعقوب گفت: من اندوه شدید و غم و غصه ام را فقط به خدا شکایت مىبرم و از عنایت و لطف خداوند چیزى را مىدانم که شما نمىدانید.
باید زمانها سپری شود، تجربهها بدست بیاید، تا به این نتیجه برسیم که غم دل را نمیتوان به بندهی خدا گفت. آدمها ممکن است آنقدر غمخوارمان باشند که دلمان نیاید از غصه هایمان برایشان بگوییم؛ مبادا که دردی بر دردهایشان اضافه شود. آدم ها ممکن است آنقدر حریص، کینهای و رقابتی باشند که به جای اینکه پای حرفمان بنشینند، وارد مسابقه « من از تو بدبختترم» و « دردِ تو کوچکتر از دردِ من و دیگران است.» شوند و دردی به دردهایمان اضافه کنند. آدمها ممکن است از شنیدن دردهایمان شاد شوند و ما را مهمانِ قضاوتهای غیرمنصفانهشان کنند.
اما خداوند، تنها شنوای مهربانی است که پای حرفهای دلمان مینشیند و مرهم دلِ شکسته مان میشود و دست نوازشگرش را روی تَرَکهای روح و قلبمان میکشد. حتی نگفتنی ترین حرفها را هم میتوان به خدا گفت. حرفهایی که از شدت اندوه نمیتوان به زبان آورد. حرفهایی که نگفتنش بر قلب و اعصابمان فشار میآورد و روح و روانمان را به هم میریزد و گفتنش با خلقِ خدا، شخصیت و موقعیت مان را تحت شعاع قرار میدهد، چرا که دیگران آنچه که مورد پسندشان است از حرفهایمان برداشت میکنند و فهم همه در یک اندازه نیست.
و چه عظمتی دارد وقتی خداوند سنگ صبورمان میشود و تنها او نقطه امیدمان میشود و هر چیزی غیر از او را واگذار میکنیم به خودِ خدا و در این آرامش خدایی به کارهای مهمتر میپردازیم.
آرامش سهمِ کسانیست که به خدا ایمان و توکل دارند.
.
پی نوشت: در این آیه حضرت یعقوب به فرزندانشان میفرمایند که :« من “بث” و حزن خود را فقط به خدا شکایت میبرم.»
در تفسیر نور آقای قرائتی برای معنی کلمه «بث» اینطور آمده است:
«بث» به حزن شدید گفته مىشود که گویا شدّت آن باعث شده که دارندهاش نتواند آن را بیان کند.
حضرت آدم از کار خود به درگاه خدا ناله نمود؛ «قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا» «۱» و حضرت ایّوب از بیمارى خود؛ «أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ» «۲» و حضرت موسى از فقر و ندارى؛ «رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ» «۳» و حضرت یعقوب از فراق فرزند. «إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی».