آش نذری
بسم الله النور خالق داستانهای گلبانو به این فکر میکرد که اگر گلبانو در این وضعیت کرونایی بود چه میکرد؟
بیشتر بخوانیدداستانهایی که در خیالِ الهامبانو میگذرد…
گلبانو، دریابانو، ماهبانو …
بسم الله النور خالق داستانهای گلبانو به این فکر میکرد که اگر گلبانو در این وضعیت کرونایی بود چه میکرد؟
بیشتر بخوانیدبسم الله النور چند تیر، در جای جایِ بدنش جا خوش کرده بود و خون از دست می داد.
بیشتر بخوانیدبسم الله النور آفتاب با همه شدتش میبارید. از ابر کوچولو خواستم که ببارد. تا حالا با ابرها حرف زده
بیشتر بخوانیدبسم الله النور قرص ماه در قاب پنجره ی اتاقِ گلبانو برق میزد
بیشتر بخوانیدبسم الله النور بهار از راه رسیده بود و شکوفه ها روی درخت ها نشسته بودند.
بیشتر بخوانیدبسم الله النور آوازهی باغچهی گلبانو در همهی شهرها پیچیده بود.
بیشتر بخوانیدبسم الله النور تولد خواهرزادهاش نزدیک بود؛ تولد سه سالگی.
بیشتر بخوانیدبسم الله النور یک سفره تمیز و گلدار پهن کرد.
بیشتر بخوانیدبسم الله النور داستانهایم همانند دست سازهایم، محصول فکر و ایده و احساسم هستند.
بیشتر بخوانیدبسم الله النور هرسال محرم که از راه میرسید، گلبانو بارِ سفر را میبست و به مشهد میرفت.
بیشتر بخوانید